خلاصتا بگم امروز مجبورا سوار اسنپ شدم، و راننده تا خصوصی ترین مسائلشو داشت تعریف میکرد.طرف مریض جنسی بود، و یا هول شدیدی داشت. حقیقتا انقد معذب شدم که هیچی نگفتم.و از دانشگاه تا همین الان روی نرومه این داستان. تا توی تخت خوابشو ول میکردی داشت تعریف میکرد. انقدر نفهم! که نمیفهمید چقدر معذب شدم. فقط داشتم تحمل میکردم و نمیخواستم روزم خراب شه، اما احساس میکنم بخاطر توبیخ نکردنش همون موقع، دارم خودمو سرزنش میکنم.
ودر حال حاضر میخوام دهنشو صاف کنم.
طوری که فردا بهش ز بزنم، و از خجالتش دربیام! و چرا اینکار رو بکنم؟ چون که نمیخوام از نون خوردن بیفته. و میخوام بفهمه چقدر منزجرکننده بود مزخرفاتش. دوست دارم تا تهشو بدونه. اما نمیخوامم برام دردسر درست کنه.
البته توی اپلیکیشن تا یه حدی از مساله رو گفتم. ولی چون اعصابم خورد شده میخوام تلافی کنم!
اما الان که فکر میکنم می بینم تذکر لسانی و گفتن اینکه من ناراحتم، باعث نمیشه یارو عذرخواهی کنه. ولی باعث خالی شدن و انتقام من میشه.
وای خدایا، مردای ایرانی چرا انقدر چندشن؟؟
دلم میخواد خودم جلوش دربیام. درسته ک دیره، ولی احساس بدی هم دارم. خودم جلوش درنیومدم. و باید خودم دربیام...
عملا میخوام از وسط پاره پاره ش کنم مرتیکه روانیو.
چرا اینقدر چندشین؟؟؟ هوم؟؟؟ همینه از همتون بدم اومده
من باید ازین خوب گذر کنم وگرنه تا ابد خودمو سرزنش میکنم.