Intruder :)
کلافه ام. تا چند دقیقه پیش یه پسره با لباس سبز یشمی افتاده بود دنبالم و ول نمیکرد. میگفت خوشم اومده ازت و ازین مسخره بازیا. با دیدن کسی وقتی داره پیاده روی میکنه، کسی از اون یکی خوشش نمیاد مگه مریض باشه. هیچ پسر با شخصیتی اینطوری یهو نمیاد گیر بده به دختر مردم! مگه اینکه دزد باشه یا منحرف. واقعا تا همین چند دقیقه پیش که برسم خونه احساس کردم قراره با یه چاقو کشته بشم و احساس میکردم وقتی دنبالم میکرد مثه یه پرنده ای بودم که توی قفس بود و راه فرار نداشت.
برای اولین بار از شب بیرون رفتن توی شهرک میترسم.
. خیلی ترسیدم، کلافه شدم و میخوام بزنم زیر گریه.
امیدوارم دیگه هیچ وقت نبینمش.
توی چشماش هر چیزی بود جز شخصیت.
این از این.
اون از مرد کافه ای،
دارم روانی میشم توی این مملکت
من مرلین مونرو یا پرنسس دیانا نیستم، اینان که هَوَلَن.
خدایا ازت خواهش میکنم کمکم کن به نقطه ای برسم که بتونم مهاجرت کنم.
دارم خفه میشم!
----
پونزده اردیبهشت:
همونطور که مشاهده میشه توی این پست از یه مزاحم یاد نشده،
یکی دیگه شون هم منتها با ظاهر مذهبی کامنت گذاشته.
ازتون ممنونم
میدونی چَرا؟؟ 😹😹
چون شما ها دقیقا همون کاری رو کردین که از خدا خواستم، توی چندتا پست قبلی.
مزاحم حزب الهی، شما هم همینجا بمون اینجا رو بهشت کن. همونطوری که مشابهان شما این جا رو این چندوقته بهشت کردن 😂😂
ازین به بعدم با یه سلاح باید بتونم برم بیرون تا خیالم از این اتفاقات راحت باشه، تا وقتی اینجام. 😎 😂🤓
خدایا شکرت.
حتی رنج دنیاتم، توش موهبت و حکمته.
ممنون مصمم ترم کردی 💚🍀
لاو یو الله
- ۰۲/۰۲/۱۴
#زن_زندگی_آزادی دیگه :)) شما خیلی دگم هستین که به تفکر اون پسر و اون مرد کافه ای احترام نمیذارید :)) هرکی یه عقیده ای داره دیگه :)) آزادی بیان :)) آزادی عقیده :)) آزادی عمل :)) اونا عقیده شون اینه که دنبال دخترا بیفتن، شما حق بی احترامی به عقیده شون ندارین :))