جهان
جمعه, ۱ ارديبهشت ۱۴۰۲، ۱۲:۴۲ ق.ظ
من تو یه نقطه دیگه از جهان دارم فکر میکنم چقدر حیف اون سالهایی که اونجا تو ایران گذروندم،
و پسر
اینجا چقدر همه چی آرومتره شبیه رویاهام
چقدر راحت تره
عجیبه...
حتی الان روزهام طوری میگذرن که انگار پشت در وانیسادم و مدام در بزنم. الان همه اونطوری ن که توی پیش دانشگاهی م بودن توی رفتارشون.
واو. چقدر تفاوت...
اما خب
همه اینا هنوز اتفاق نیفتاده.
و ننیدونم چجوری قراره روزهایی رو بسازم که منتج بشه به یه چهاردیواری با یه سگ خوشگل مهربون و تک تک خواسته های دیگه ام.
آی لاو ایت انی وی
- ۰۲/۰۲/۰۱
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.