ذهن نشین

I'm Sekai and that's all

ذهن نشین

I'm Sekai and that's all

سلام خوش آمدید

تو مترو زل نزن خب

چهارشنبه, ۲۷ مهر ۱۴۰۱، ۱۱:۴۷ ب.ظ

جدا وقتی شب میشه و زمان شخم زدن میرسه، انرژی میگیرم:))

ایستگاه فردوسی بود، یه خانومی سوار شد که ابروهاشو یه طور خاصی کرده بود و از موقعی که اومده بود تو قطار بِر و بِر زل زده بود به من!

من عادت دارم کسی رو می بینم بهش لبخند میزنم، ولی ایشون یُبس چسبیده بود به جایگاهش و همینطوری با چشای باد کرده پوکر نگاه میکرد!

البته نمیدونم چی تو مخش میگذشت ولی 

 

.. اتوکرکت: بقیه رو رها کن، انقدر دیگران رو کنترل نکن دنیا خانوم!!!

خودم:باشه.

----

کلاس تکامل به جد چندش مفتی بود. و حقیقتا برنامه اینه تمرین نقاشی رو توی کلاس های مذکور از سر بگیرم. جمعا 30 ساعت تمرین بسیار عالی  طراحی در پیش خواهم داشت:))

 

ولی عصر قلهک خیلی دلکش بود. خیلی زیاد.

اما خب ADHDنسبی من نمیذاره با تمرکز بالا لذت ببرم. باید به زودی با تنظیم هزینه ها و برنامه م به یوگا پناه ببرم.

یه چیزایی م میخوام تعریف کنم اما ممنوعه ست. ولی دقیقا راجع به همون چیزاست که کرک و پرم ریخته.:))

 

بهتون بگم تبادل کتاب جای محشر و مجنون کننده ایه. به شرط اینکه پول کافی داشته باشید:))

آقا، یاد پول افتادم،

کارای زیادی رو باید مرتب کنم. مسائل زیادی رو...

(دقیقا سر همینه حوصله کسیو ندارم، چون اینقدر مساله و چالش مونده برام)

 

  • ۰۱/۰۷/۲۷
  • Sekai desu

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

نظر دادن تنها برای اعضای بیان ممکن است.
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.