ذهن نشین

I'm Sekai and that's all

ذهن نشین

I'm Sekai and that's all

سلام خوش آمدید

از طوفان برگشته

دوشنبه, ۱۲ آبان ۱۳۹۹، ۰۴:۲۹ ب.ظ

فروردین تا مرداد 99 / با برگشتن امیرحسین شروع شد.فهمیدم یه دختر دیگه با دغل های عجیبی میخواست ثروت خانوادگی امیرحسین رو بالا بکشه _ عجیبه حتی ادبیاتم داره تغییر میکنه _ من و امیرحسین به هم برگشتیم.مثل خواب بود.نه خوب نه بد، بیشتر برای من عذاب بود.اون هم در زمان کرونا و سر و کله زدن با چند تا آدمی که اصلا شایسته نبودن.خدا خیلی بهم رحم کرد توی این چند ماه.

شهریور 99- امتحانات ترم تابستون تموم شد و سفری که به درون خودم و شمال شروع کردم.تغییر رفتاری که با نشست و برخاستی که با دوستی داشتم ، و واقعا معنای دوستی رو فهمیدم.یه ماجرایی پیش اومد و فهمیدم نزدیک ترین دوستم در آینده بهم ضربه می زنه بخاطر آنچه که نداره.

 

 

 

همینقدر کفایت کنه که پیشکش این طوفان ، سه تا دوست فوق العاده بود.

و دیگه دست و دلم به نوشتن نمیره

زندگی داره تغییر میکنه ، و باید با آغوش باز بپذیرم.

 

  • ۹۹/۰۸/۱۲
  • Sekai desu

نظرات (۱)

تعداد انگشت شماری از امیرحسین ها برمیگردن به هرحال.

پاسخ:
:))))

انقدرم پیچیده نبود.من پیجیده ش کردم.همه آدمها شبیه به همند.

ارسال نظر

نظر دادن تنها برای اعضای بیان ممکن است.
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.