ذهن نشین

I'm Sekai and that's all

ذهن نشین

I'm Sekai and that's all

سلام خوش آمدید

۱ مطلب در دی ۱۴۰۳ ثبت شده است

یه اقایی که خادم امام رضا هست و جزو کسانی که روضه میخونه، قصد تجاوز روحی به من و هر روز داره برای من دعا و سحر انجام میده. من خودمم اعتقاد نداشتم تا اینکه دارم مدام اثراتشو توی زندگیم می بینم. این مرتیکه مجنون از من خوشش اومده و البته که سن بابابزرگم رو داره. و متاهله. 

یه چیزی بهم میگه برو تو رابطه تا دست از سرت برداره. این دیه من دخترم و میخواد دختر بودنم رو بگیره. خیلی ادم شیطان صفت و عوضی ای هست. سه چهار روزه حال و زندگیم رو بهم زده و مجنون شده کاملا. میخوام حسابش رو کف دستش بذارم

دلم میخواد زودتر ازدواج کنم تا از شرش خلاص شم. داره ازارم میده.

ازش متنفرم و میخوام سربذاره بمیره. 

کاش میتونستم به کسی بگم که حالشو بگیره. 

  • Sekai desu